روش‌های تامین مالی پروژه

آخرین بروزرسانی: 9 مرداد 1403
روش‌های تامین مالی پروژه

روش‌های تامین مالی پروژه

مقدمه

هر کشوری به تقویت و توسعه زیرساخت‌های خود برای افزایش رشد اقتصادی نیاز دارد. در واقع، پروژه‌های زیرساختی یکی از کلیدی‌ترین پروژه های صنعت ساخت است که عموماً دولت‌ها بودجه زیادی را برای سرمایه‌گذاری در این پروژه‌ها اختصاص می‌دهند. اما باید اشاره نمود که اغلب دولت‌ها برای انجام چنین پروژه‌هایی با کمبود بودجه مواجه بوده و به دلیل حجم سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی، باید تأمین مالی به شکلی مؤثر و از منابع مختلفی صورت پذیرد. تأمین مالی پروژه (Project Finance) یکی از گزینه‌هایی است که می‌تواند در زمینه تأمین هزینه‌های پروژه‌های زیر ساختی، پروژه‌هایی با مقیاس بزرگ و پروژه‌های استراتژیک به کمک دولت‌ها آمده و با استفاده از بخش خصوصی، کاستی‌های بودجه را برطرف نماید.

روشهای تامین مالی پروژه

روشهای تامین مالی پروژه

1. انواع روش‌های تامین مالی پروژه‌ها

به طورکلی سه نوع طبقه‌بندی کلا به شرح زیر برای انواع روش‌های تامین مالی طرح است:

  1. طبقه بندی بر مبنای منبع تامین کننده سرمایه
  2. طبقه بندی بر مبنای نوع تعهد مالی
  3. طبقه بندی بر مبنای منبع تضمین کننده باز پرداخت

در جدول ۵ این طبقه بندیها به همراه زیر مجموعه های مربوط ارایه شده است:

طبقه بندی کلان روشهای تامین مالی پروژه ها از دیدگاه های مختلف

طبقه بندی کلان روشهای تامین مالی پروژه ها از دیدگاه های مختلف

به‌منظور روشن‌تر شدن مطلب و نمایش ارتباطات موجود در این سه‌طبقه بندی ارتباط بین این طبقه‌بندی‌ها به طور مشخص در شکل ۵ نشان‌داده‌شده است.

آنچه در این راهنما به‌عنوان طبقه‌بندی اصلی روش‌های تأمین مالی پروژه‌ها مطرح است. طبقه‌بندی بر اساس منبع تضمین‌کننده باز پرداخت است که منجر به سه گروه کلی: تأمین مالی دولتی کشوری، تأمین مالی شرکتی و تأمین مالی پروژه‌ای می‌گردد. در گروه روش‌های تأمین مالی پروژه‌ای انواع مختلفی از روش‌ها قرار دارد که فلسفهٔ اصلی همه‌ی آنها اتکای بازگشت منابع مالی تأمین شده بر درآمد حاصله از خود پروژه است. تفاوت‌های آنها تنها به ساختار مالی و حقوقی آنها برمی‌گردد و کشورها و دستگاه‌های اجرایی مختلف عنوان‌های مختلفی برای آنها برگزیده‌اند.

روشهای تامین مالی پروژه

روشهای تامین مالی پروژه

2. روش‌های تامین مالی بر مبنای منبع تضمین بازپرداخت

  1. تامین مالی دولتی
  2. تامین مالی خصوصی
  3. تامین مالی خصوصی – دولتی

1.2. تامین مالی دولتی – Public Finance

دولت برای ارائه ی خدماتی که بر عهده دارد با استفاده از محل اعتبارات تخصیص‌یافته در بودجه پروژه‌هایی را انجام می‌دهد تا بتواند خدمات موردنیاز جامعه را ارائه دهد. این اعتبارات بر اساس نوع پروژه‌ها انتفاعی یا غیرانتفاعی می‌توانند به‌صورت وام و یا بلاعوض باشند.

هرگاه دولت برای تأمین و تخصیص اعتبار موردنیاز برای انجام پروژه‌ها با کمبود مواجه گردد و در واقع دچار کسر بودجه شود. می‌تواند از روش‌های استقراضی استقراض از بانک‌ها و مؤسسات مالی خارجی و یا نشر اوراق‌قرضه و یا ترکیبی از استقراض و بودجه دولتی استفاده کند.

این روش با عنوان روش تأمین مالی سنتی (Traditional) نیز نامیده می‌شود

روشهای تامین مالی پروژه

روشهای تامین مالی پروژه

1.1.2. منابع تامین مالی دولتی

  1. تخصیص بودجه از محل بودجه طرح‌های عمرانی دولت بسته به این که طرح از نوع انتفاعی یا غیرانتفاعی باشد این بودجه به‌صورت وام و یا به‌صورت بلاعوض خواهد بود
  2. استقراض از منابع مالی داخلی یا خارجی با تضمین بازپرداخت کشوری (دولت)
  3. صدور اوراق‌قرضه مشارکت با تضمین بازپرداخت کشوری (دولت)

هرگاه در این روش از منابع مالی خارجی و یا داخلی به‌صورت وام استفاده شود در ایران به آن اصطلاحاً روش فاینانس اطلاق می‌گردد.

2.2. تامین مالی شرکتی یا خصوصی – Corporate Finance

در این روش یک شرکت با استفاده از اعتبار و ظرفیت خود و نیز باتوجه‌به اندازه و طبیعت پروژه سرمایه موردنیاز را برای انجام پروژه تأمین می‌کند.

در این روش، ضمانت‌کننده بازپرداخت وام دریافتی کل توانمندی مالی شرکت خواهد بود که از روی ترازنامه و حساب سود و زبان شرکت مشخص می‌شود.

ضمانتی که شرکت در مقابل دریافت وام به وام‌دهنده ارائه می‌کند به‌عنوان بدهی در ترازنامه شرکت مشخص می‌شود. این روش را روش تأمین مالی با تعهد (Recourse Finance) نیز می‌نامند.

1.2.2. منابع تامین مالی شرکتی

  • آورده (Equity) از محل اندوخته‌ی شرکت
  • استقراض از منابع مالی داخلی یا خارجی با تضمین بازپرداخت شرکتی
  • صدور اوراق قرضه  (مشارکت) با تضمین بازپرداخت شرکتی
روشهای تامین مالی پروژه

روشهای تامین مالی پروژه

3.2. تامین مالی پروژه‌ای یا خصوصی – دولتی

در روش تأمین مالی پروژه‌ای مبنای جذب و تأمین سرمایه موردنیاز پروژه دارایی‌های پروژه و یا درآمدهای آتی پروژه است. به طور معمول بانیان یا حامیان پروژه (Sponsors)، یک شرکت مستقل حقوقی باهدف خاص تشکیل می‌دهند که خود سهام‌دار اصلی آن هستند. شرکت تازه‌تأسیس به طور معمول حداقلی از سرمایه موردنیاز پروژه را در چارچوب آورده” (equity) به‌وسیلهٔ حامیان خود تأمین می‌کند تا بتواند وام با هزینه‌های معقول دریافت نماید. میزان آورده” در شرکت پروژه به طور معمول بین ۱۰ تا ۳۰ درصد کل سرمایه موردنیاز پروژه است. در این روش بازپرداخت وام دریافتی تنها از محل درآمدها و نقدینگی پروژه مربوط تأمین می‌شود و حامیان پروژه هیچ‌گونه ضمانت و یا تعهدی دررابطه‌با دریافت وام به وام‌دهندگان ارائه نمی‌کنند.

نه کشور میزبان و نه سهام‌داران مالک پروژه هیچ‌گونه تضمین و ضمانت مالی به وام‌دهندگان ارائه نمی‌کنند و تعهدات مالی پروژه در تراز مالی شرکت‌های مادر مشارکت‌کننده نیز ثبت نمی‌گردد. ازاین‌رو، این شیوهٔ تأمین مالی به تأمین مالی خارج ترازنامه‌ای (Off-Balance Sheet Financing) نیز موسوم است.

روشهای تامین مالی پروژه

روشهای تامین مالی پروژه

1.3.2. منابع تامین مالی

  • آورده از سوی سهام داران شرکت پروژه (حامیان)
  • استقراض از منابع مالی داخلی یا خارجی بدون تضمین و یا با تضمین محدود

3. منابع تامین مالی پروژه‌ها

امروزه طیف گسترده‌ای از منابع تامین سرمایه برای انجام پروژه‌ها وجود دارد که در دو دسته کلی شامل آورده و بدهی یا استقراض تقسیم می‌شود در واقع در هر یک از روش‌های تامین مالی پروژه سرمایه مورد نیاز را از ترکیب از این دو نوع کلی سرمایه فراهم می‌سازند. تعاریف این موارد در زیر آمده است.

1.3. تعریف آورده و انواع آن

یکی از شرایط مهم تشکیل شرکت تجاری تأمین سرمایه آن است، یعنی هر شریک باید حصه‌ای به شرکت بیاورد تا مشارکت او در شرکت تحقق پیدا کند و سرمایه شرکت نیز از اجتماع حصه شرکا در کنار یکدیگر ایجاد می‌شود. در واقع سرمایه شرکت حاصل‌جمع سرمایه فردی هر یک از شرکای شرکت است. حصه هر شریک یا قدرالسهم یا آنچه شریک به شرکت می‌آورد ممکن است به‌صورت نقدی یا غیرنقدی باشد که اصطلاحاً به آن آورده می‌گویند. به عبارت ساده‌تر حصه شریک در شرکت یا مقداری پول است یا چیزی غیر از آن.

1.1.3. آورده نقدی

منظور از آورده نقدی همان وجه نقد است. در شرکت‌های موضوع قانون تجارت به جز در شرکت‌های سهامی قانون‌گذار پرداخت تمام سرمایه نقدی را در دیگر انواع شرکت‌ها الزامی دانسته است. در ماده 96 قانون تجارت، تشکیل شرکت بامسئولیت محدود موکول به پرداخت تمام سرمایه نقدی شده است اما تشریفات خاصی مثل تعیین حداقل سرمایه، افتتاح حسابی به نام شرکت در شرف تأسیس و مسدود کردن مقدار مشخصی از سرمایه در این حساب و … برای پرداخت آن تعیین نشده است.

به همین خاطر پرداخت سرمایه می‌تواند به‌صورت پول نقد یا چک یا حواله از حساب یکی از شرکا به حساب شرکت در شرف تأسیس و … انجام شود. به این نکته توجه داشته باشید که هر چند شرکت‌های بامسئولیت محدود قانوناً وظیفه‌ای برای افتتاح حساب بانکی ندارند اما در عمل مؤسسین آن وجوه نقدی شرکا را در حساب مخصوصی که به شرکت تعلق دارد نگهداری می‌کنند تا بعد از تأسیس بتوانند از آن برای پیشبرد اهداف شرکت استفاده کنند.

در مقابل قانون‌گذار برای تأمین سرمایه در شرکت‌های سهامی تشریفات خاصی در نظر گرفته به‌عنوان مثال طبق ماده 5 لایحه اصلاحی قانون تجارت مقرر کرده است که حداقل سرمایه لازم برای تشکیل شرکت‌های سهامی عام پنج میلیون ریال و برای تشکیل شرکت‌های سهامی خاص یک میلیون ریال است یا در ماده 6 لایحه اصلاحی قانون تجارت در مورد شرکت سهامی عام آمده است که، مؤسسین باید اقلاً بیست درصد سرمایه شرکت را تعهدکرده و حداقل سی وپنج درصد مبلغ تعهدشده (یعنی 35 درصد از 20 درصدی که تعهد کرده‌اند) را در حسابی به نام «شرکت در شرف تأسیس» نزد یکی از بانک ها بسپارند. بنابراین طبق این ماده مشخص می‌شود که در شرکت سهامی‌ عام فقط بخشی از سرمایه می‌تواند به‌صورت غیرنقدی باشد و الزاماً قسمتی از سرمایه باید به‌صورت نقدی توسط مؤسسین پرداخت شود.

لازم به ذکر است که در شرکت سهامی عام سرمایه شرکت از طریق مؤسسین و پذیره‌نویسان تأمین می شود و منظور از پذیره‌نویسی هم این است که اشخاصی غیر از مؤسسین شرکت با تأمین قسمتی از سرمایه آن و در حدود حصه‌ای که به شرکت می‌آوردند در شرکت شریک می‌شوند که خود پذیره‌نویسی مستلزم رعایت تشریفات خاصی است که در مواد 9 الی 16 لایحه اصلاحی قانون تجارت بیان شده است. در هنگام تأسیس شرکت سهامی خاص نیز بر طبق ماده 20 لایحه اصلاحی قانون تجارت مؤسسین باید کل سرمایه را تعهد کرده و حداقل 35 درصد آن را نقداً در حسابی به نام شرکت در شرف تأسیس مسدود کنند.

بنابراین همانطور که در بالا مطرح شد تعهد به پرداخت آورده‌ای که به‌صورت نقدی است در شرکت‌های مختلف متفاوت است. در شرکت‌های سهامی عام و خاص و مختلط سهامی پرداخت کلیه آورده‌ای که شرکا در زمان تشکیل شرکت تعهد به پرداخت آن نموده‌اند لازم نیست اما در سایر شرکت‌ها شرط تشکیل شرکت این است که سرمایه نقدی آن تماماً پرداخت شود و مؤسسین باید در هنگام تأسیس شرکت به بحث نحوه تأمین سرمایه و مقدار سرمایه‌ای که باید برای تشکیل شرکت پرداخت کنند توجه نمایند.

2.1.3. آورده غیرنقدی

آورده غیرنقدی هر مالی است که ارزش اقتصادی داشته و قابلیت قیمت‌گذاری و مبادله با پول را داشته باشد یعنی بتواند به‌جای وجه نقد به‌عنوان سرمایه شرکت تلقی شود، اعم از اینکه مادی و قابل‌لمس باشد مثل ماشین‌آلات، خانه، زمین، اتومبیل، اثاثیه و…  و یا غیرمادی و غیرقابل‌لمس باشد مثل حق سرقفلی، حق انتفاع از یک چیز، حق ارتفاق در ملک دیگری، حق‌تألیف، طلب، صنعت (هنر، دانش و کار)، تجربه تجاری، اموال فکری مثل علامت تجاری و پتنت یا همان ورقه اختراع و… که می‌توان آن‌ها را به‌عنوان حصه شریک در شرکت قبول کرد.

اگر آورده غیرنقدی شریک یک شیء مادی مثل خانه و ماشین و غیره باشد باید خود آن خانه یا ماشین به شرکت تسلیم شده و در هنگام ورود به شرکت تقویم و ارزیابی شود. در این حالت مالکیت مال به‌عنوان آورده لحاظ می‌شود به این معنا که مال از مالکیت شریک خارج شده و به مالکیت شرکت در ‌می‌آید.

اما ممکن است آورده شریک خود آن خانه یا ماشین نباشد و شریک فقط بخواهد منافع مالش را به مالکیت شرکت درآورد مثل‌اینکه به‌موجب قرارداد اجاره‌خانه خود را به مدت یک سال در اختیار شرکت قرار دهد و آورده او همان اجرت‌المثل خانه باشد که در این صورت خود خانه به مالکیت شرکت در نمی‌آید و فقط منافع آن برای مدت یک سال به مالکیت شرکت درآمده است و شرکت به‌عنوان مالک منافع آن خانه می‌تواند در این مدت یک‌ساله خانه را به دیگران اجاره دهد.

اگر آورده غیرنقدی شریک به‌صورت غیرمادی باشد؛ یعنی چیزی که در عالم خارج با چشم قابل‌رؤیت نیست و نمی‌توان آن را لمس کرد؛ اما از نظر عرفی و قانونی در بازار دارای ارزش اقتصادی است و افراد حاضرند در مقابل دریافت آن وجهی پرداخت کنند مثل حق اختراع یا علامت تجاری و… بحث ارزش‌گذاری و تقویم آن‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است.

به‌عنوان‌مثال وقتی حق انتفاع از یک ملک به‌عنوان آورده لحاظ گردد، خود آن ملک به‌عنوان آورده به شرکت تعلق نمی‌گیرد؛ بلکه مالک فقط به شرکت اجازه می‌دهد که برای مدت مشخصی از آن استفاده کند به‌عنوان‌مثال فردی که مالک یک کارخانه بزرگ است حق استفاده از کارخانه و تجهیزات داخل آن را به مدت یک سال به‌عنوان آورده به شرکت واگذار می‌کند که در این صورت شرکت فقط خودش می‌تواند از منافع کارخانه استفاده کند و نمی‌تواند در قالب عقد اجاره آن را به دیگران واگذار نماید.

یا اگر آورده غیرنقدی به‌صورت صنعت باشد شخص تعهد می‌کند که برای شرکت کار کرده و حاصل این کار و هنر خود را در اختیار شرکت قرار دهد یادانش خود را به شرکت بیاورد و در مقابل سهمی در منافع شرکت داشته باشد که در این حالت هر چند به‌عنوان آورده از شریک پذیرفته می‌شود؛ ولی چون قابل‌فروش و قابل توقیف توسط طلبکارم شرکت نیست فقط برای مشخص‌شدن میزان سود یا ضرر شریکی که کار، هنر یادانش خود را به شرکت آورده است تقویم و ارزیابی انجام می‌شود؛ ولی خود آن کار، هنر یادانش جزء سرمایه شرکت لحاظ نمی‌گردد.

3.1.3. معیار شناسایی آورده غیرنقدی

اکنون که تا حدودی با مفهوم آورده نقد و غیرنقدی آشنا شدید، ممکن است این سؤال برای شما ایجاد شود که اساساً غیر از وجه نقد چه چیزهایی می‌تواند به‌عنوان آورده اشخاص لحاظ شود؟ آیا معیار خاصی برای تشخیص آورده‌ها وجود دارد یا هر نوع آورده غیرمادی را می‌توان آورده‌ محسوب نمود؟
در پاسخ باید بگوییم که هر نوع مالی نمی‌تواند به‌عنوان آورده لحاظ شود و یکی از معیارهای مهم برای تشخیص این امر توجه به این نکته است که آیا آن مال به لحاظ قانونی می‌تواند به‌عنوان سرمایه شرکت قلمداد شود یا خیر؟ مسلماً آورده محسوب نمودن برخی از امور، مثل ارتباطات خارج از مقررات قانونی، نفوذ سیاسی در بین مقامات دولتی و… در درجه اول غیرمشروع و خلاف نظم عمومی است و می‌تواند تشکیل شرکت را زیر سؤال ببرد و در درجه دوم اساساً این امور نمی‌توانند به‌عنوان آورده در شرکت‌های تجاری لحاظ شوند به این دلیل که چیزی می‌تواند آورده محسوب شود که قابلیت انتقال به شرکت را داشته باشد؛ یعنی شرکا بتوانند مالکیت آن را به شرکت منتقل کنند و شرکت مالک آن اموال و دارایی‌ها شناخته شود و طبیعتاً اموری مثل اعتبار، شهرت، داشتن ارتباط یا نسبت خانوادگی با یک مقام خاص، نفوذ سیاسی، زحماتی که فرد در حین تشکیل شرکت تجاری متحمل شده است و… قابلیت انتقال به شرکت را ندارند پس نمی‌توانند به‌عنوان آورده لحاظ شوند.

به‌ویژه فرض بر این است که سرمایه شرکت به‌عنوان تضمینی برای پرداخت طلب طلبکاران شرکت است و باید قابلیت توقیف توسط آن‌ها یا فروش از طریق مزایده را داشته باشد تا زمانی شرکت ورشکست شد طلبکاران بتوانند از محل اموال و دارایی‌های شرکت مطالبات خودشان را وصول کنند پس سرمایه شرکت باید یا از پول تشکیل شود یا از چیزی که قابلیت تقویم به پول را داشته باشد مثل تجهیزات، ساختمان، اموال فکری و پتنت یا همان اختراع و… اما چون از محل اموالی مثل شهرت، ارتباطات و نفوذ سیاسی و… امکان پرداخت بدهی‌های شرکت و مطالبات بستانکاران و اشخاص ثالث وجود ندارد نمی‌توانند آورده محسوب شوند.

روش‌های تأمین مالی مبتنی بر بدهی

روش‌های تأمین مالی مبتنی بر بدهی

2.3. روش‌های تأمین مالی مبتنی بر بدهی

در بازار سرمایه روش‌های مختلفی برای تأمین مالی شرکت‌ها از طریق قرض گرفتن وجود دارد. بسته به شرایط شرکت‌ها، برخی از این روش‌ها کاربردی‌تر است. لیست زیر، رایج‌ترین روش‌های تأمین مالی مبتنی بر بدهی را نشان می‌دهد:

  • صکوک اجاره
  • اوراق مشارکت
  • صکوک مرابحه
  • اوراق منفعت
  • صکوک مضاربه
  • صکوک خرید دین
  • اوراق رهنی
  • صکوک سفارش ساخت
  • گواهی کالایی
  • گواهی سپرده خاص
  • اوراق سلف موازی استاندارد
  • اوراق اختیار فروش تبعی

البته اگر نام‌های این لیست برایتان مفهوم نیست اصلاً نگران نباشید. در ادامه شرح بیش‌تری از برخی از این روش‌ها را مطالعه خواهید کرد که به شناخت و درک شما کمک شایانی می‌نماید.

  • صکوک و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

صکوک، یک گواهی است؛ صکوک را می‌توان جایگزین اوراق‌قرضه دانست. در کل ۱۴ نوع صکوک داریم که در لیست روش‌های تأمین مالی مبتنی بر بدهی، به ۵ مورد آن اشاره می‌نماییم.

بعد از اتمام عملیات پذیره‌نویسی، مبلغ اسمی که در گواهی صکوک درج می‌شود، به دارندهٔ آن (خریدار) یک سری دارایی را متعلق می‌داند؛ درنتیجه، صکوک یک گواهی مبنی بر منافع حاصل از آن دارایی یا پروژه نیز به شمار می‌آید.

  • صکوک اجاره و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

وقتی‌که شرکت‌ها برای تأمین مالی خود به روش‌های مبتنی بر بدهی متوسل می‌شوند، ‌می‌توانند از روش صکوک اجاره استفاده کنند. در این حالت، بخشی از دارایی شرکت به‌صورت صوری به شرکت ثانویه فروخته خواهد شد؛ در مقابل، شرکت اصلی (که قصد تأمین مالی دارد) آن دارایی‌ها را اجاره خواهد کرد.

بگذارید کمی موضوع را شفاف‌تر کنیم: شرکتی که می‌خواهد تأمین مالی شود، یک سری از دارایی‌های خود را انتخاب می‌کند تا اجاره دهد. مسلماً دارایی‌های انتخاب‌شده باید به‌گونه‌ای باشند که قابلیت اجاره‌دادن را داشته باشند. به‌عنوان نمونه، شرکت می‌تواند املاک خود را انتخاب نماید. حال شرکت دیگری این دارایی‌های منتخب را خریداری می‌کند. با این توافق که بعد از خرید، می‌بایست دارایی‌ها را در قالب اجاره در اختیار شرکت اول قرار دهد؛ بنابراین این دو شرکت باهم توافق می‌کنند تا در قبال پرداخت مبلغی، املاک را در قالب یک سبد دارایی، به شرکت دوم به فروش برسانند. از طرف دیگر، شرکت اول موظف است تا مبلغ توافق شده برای اجارهٔ املاک را به شرکت دوم پرداخت نماید.

شرکت دوم، اجاره‌ای را که دریافت می‌کند در قالب سهام و اوراق بهادار در بورس به فروش می‌رساند. اینجا دارایی‌های شرکت دوم به اوراق بهادار یا همان صکوک تبدیل می‌شود. افرادی که این صکوک را می‌خرند، در مالکیت دارایی، سهیم خواهند شد. روشن است که هرچه اوراق بیش‌تری خریداری شود، مالکیت افزایش پیدا می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، میزان سهیم بودن افراد در این دارایی‌ها به درصد خرید اوراق و صکوک توسط آن‌ها بستگی دارد. در طول مدت اجاره، شرکت دوم وظیفه دارد تا مبلغی را که به‌عنوان اجاره از شرکت اول دریافت می‌کند بین دارندگان صکوک تقسیم کند؛ این کار تا پایان مهلت اجاره، ادامه خواهد داشت.

اوراق مشارکت و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

اوراق مشارکت و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

  • اوراق مشارکت و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

اوراق مشارکت اوراقی است که می‌توان به‌منظور تأمین مالی صادر نمود. خریدوفروش این اوراق مستقیماً توسط سازمان بورس اوراق بهادار انجام می‌شود. اوراق مشارکت ویژگی‌های خاص خود را دارد، مثلاً به‌صورت با نام یا بی‌نام منتشر می‌شوند. شرکت‌هایی که مجاز به انتشار این اوراق هستند، متعهد می‌شوند که سوددهی داشته باشند، بنابراین سرمایه‌گذاران ترغیب به خرید این اوراق خواهند شد؛ به‌خصوص این‌که درصد سودی که برای این اوراق تعیین می‌شود، بالاتر از درصد سود بانکی خواهد بود.

در اوراق مشارکت، یک قیمت اسمی برای هر واحد (ورق) معین می‌شود؛ همچنین این اوراق مدت‌زمان مشخصی دارند؛ بنابراین خریداران این اوراق، در جریان زمان و هزینه‌ی آن خواهند بود. اوراق مشارکت از طریق عرضهٔ عمومی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. ازآنجایی‌که پرداخت سود اوراق مشارکت، از سوی مؤسسات مالی معتبر و بانک‌ها تضمین می‌شود، لذا سرمایه‌گذاران به خرید این اوراق تمایل زیادی نشان می‌دهند.

  • صکوک مرابحه و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

صکوک مرابحه‌ اوراقی است که بر طبق آن خریداران به‌صورت مشاع، مالک دارایی قرارداد مرابحه خواهند بود. این مشارکت تا زمان سررسید این اوراق اعتبار دارد. اوراق مرابحه می‌توانند برای خریدار سود ثابتی داشته باشند؛ همچنین خریداران می‌توانند این اوراق را در بازار ثانویه معامله نمایند.

نکته‌ی بسیار مهمی که در معاملات مرابحه وجود دارد این است که خریدار اوراق یا صکوک مرابحه، باید از قیمت کالا و نرخ سود آن به طور دقیق خبردار باشد؛ در غیر این صورت اگر زمانی مشخص شود که فروشنده، در خصوص کالا دروغ گفته و ارزش واقعی آن را کتمان نموده است، خریدار می‌تواند قرارداد مذکور را باطل کند.

صکوک مرابحه سبب ایجاد یک معاملهٔ دو سر بُرد خواهد شد؛ بدین شکل که برای شرکت موردنظر، تأمین مالی به ارمغان آمده، از طرف دیگر چون سود ثابت تعیین می‌شود، سرمایه‌گذار نیز سودی تضمینی دریافت می‌نماید.

  • اوراق منفعت و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

اوراق منفعت شکل دیگری از اوراق بهادار هستند که برای تأمین مالی مبتنی بر بدهی به کار برده می‌شوند. این اوراق در قبال پرداخت هزینه به شخص ارائه داده می‌شود؛ مانند این‌که شما با پرداخت مبلغی پول اتاقی را برای تاریخ معینی در هتل دلخواه خود رزرو می‌کنید؛ بنابراین در ازای پرداخت هزینه‌، گواهی حق اقامت هتل برای آن تاریخ برای شما صادر خواهد شد.

درازای پرداخت هزینه برای اوراق منفعت، شرکت می‌تواند محصول و یا منافع دارایی خود را به خریدار این اوراق واگذار نماید. خریداران تا زمان سررسید اوراق می‌توانند از محصول یا دارایی آن شرکت استفاده کنند. روشن است که هرچقدر شرکت‌ها شفافیت بیش‌تری در خدمات ارائه‌شده‌ی خود داشته باشند، تقاضا برای دریافت این خدمات نیز بالاتر می‌رود.

  • صکوک مضاربه و تأمین مالی مبتنی بر بدهی

مضاربه به معنای مشارکت در سود است؛ بنابراین در این روش سرمایه‌گذار سرمایهٔ خود را به شرکت قرض می‌دهد و در قِبال آن، بر اساس توافقی که کرده‌اند سود دریافت می‌کند. در صکوک مضاربه یک شرکت واسط وجود دارد که اوراق بهادار مخصوص همین توافق را منتشر می‌سازد؛ درنتیجه فرد سرمایه‌گذار باید ابتدا این اوراق را خریداری نماید. درنتیجهٔ فروش صکوک مضاربه، شرکت به هدف تأمین مالی خود دست پیدا می‌کند. از طرف دیگر، بر اساس توافق و شرایط صکوک مضاربه، درصدی از سود حاصل از فعالیت شرکت در این بازه‌ی زمانی، در اختیار سرمایه‌گذار (خریدار صکوک مضاربه) قرار خواهد گرفت.

انواع اوراق مضاربه:

1-اوراق مضاربه خاص : جهت انجام فعالیت تجاری خاص، عرضه شده و پس از اتمام آن فعالیت، سود حاصل تقسیم می گردد.

2-اوراق مضاربه عام باسررسید : در این اوراق بانی، باسررسید معین (مثلا سه سال یا پنج سال) و با دوره های مالی مشخص (مثلا سه ماه یا شش ماه یا یکسال) اوراقی را منتشر می نماید سپس با سرمایه حاصل به تجارت می پردازد. در این حالت معمولا فعالیت خاصی برای بانی معین نمی گردد.

3-اوراق مضاربه عام بدون سرسید: این اوراق در فعالیت و پرداخت سود همانند حالت قبل عمل نموده تنها با این تفاوت که سررسید ندارد و تا انحلال شرکت این اوراق دارای اعتبار بوده و در هر دوره مالی سود پرداخت می نمایند .

 

  • مزایای تأمین مالی مبتنی بر بدهی

تأمین مالی مبتنی بر بدهی، مزایای زیادی دارد. به‌عنوان‌مثال همان‌طور که در راهکارهای مختلف این روش شرح داده شد، با تأمین مالی مبتنی بر بدهی می‌توان ریسک و هزینه‌ی تأمین مالی شرکت را کاهش داد. برخی از مزایای این روش در ادامه بیان شده است:

  1. نظارت دقیق سازمان بورس بر انتشار اوراق بهادار
  2. وجود ابزارهای متنوع برای تأمین مالی شرکت از این روش
  3. وجود ابزار مدیریت نقدینگی از طرف بانک مرکزی، بانک‌ها و سایر مؤسسات مالی
  4. معافیت مالیاتی سود اوراق برای خریداران آن
  5. پرداخت اصل بدهی در سررسید اوراق (ضمانت بازگشت اصل سرمایه)
  6. امکان تأمین مالی بلندمدت برای شرکت‌ها
  7. امکان تأمین مالی شرکت در مبالغ و حجم بسیار بالا
  8. ریسک پایین به علّت وجود پشتوانه‌ی دارایی
  9. کاهش هزینه‌های تأمین مالی
  10. افزایش نقدینگی در شرکت
  11. کاهش مالیات شرکت به دلیل عدم دخالت سود وام اخذشده در محاسبات مالیاتی
  • معایب تأمین مالی مبتنی بر بدهی

در روش‌های تأمین مالی مبتنی بر بدهی، مزایای زیادی وجود دارد که در قسمت قبلی بیان کردیم؛ امّا معایبی نیز وجود دارد که در برخی از شرایط، این روش‌ها را روش بهینه برای تأمین مالی معرفی نخواهد کرد. به‌عنوان‌مثال، اگر شرکت نقدینگی کافی برای بازپرداخت وام را نداشته باشد، اخذ وام کار عاقلانه‌ای نخواهد بود؛ به‌خصوص این‌که اخذ وام معمولاً با سود همراه است؛ یعنی شرکت علاوه بر بازپرداخت مبلغ وام می‌بایست، مبلغ سود را نیز پرداخت نماید. این مشکل زمانی که مبالغ بالایی برای تأمین مالی مدنظر است پررنگ‌تر خواهد شد. از طرف دیگر، گفته می‌شود که متقاعدکردن وام‌دهندگان برای اعطای وام و تأمین مالی شرکت پروسه‌ای دشوار و زمان‌بر است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

جهت آشنایی کامل با ضوابط و قوانبن مربوط به “روش‌های تامین مالی پروژه” به پکیج “ضوابط کاربردی نظام فنی و اجرایی” در بخش گنجینه فایل وب‌سایت مراجعه فرمایید

اشتراک‌گزاری در شبکه‌های اجتماعی

دیدگاه خود را بنویسید

هایپر فایل

آخرین مقالات:

  • آشنایی با تکنیک‌های قراردادهای بیمه

  • نحوه اجرای دیوار حائل

آخرین فایل‌های گنجینه فایل:

  • ضوابط کاربردی نظام فنی و اجرایی

  • فایل‌های کاربردی دفتر فنی

آخرین فایل‌های هایپر فایل:

  • جزوه طراحی وال پست

  • جزوه طراحی سازه‌ها بر اساس عملکرد PBSD