صورت وضعیت چیست؟
آخرین بروزرسانی: 14 خرداد 1403
دسترسی سریع به عناوین
- مقدمه
- 1. انواع قراردادهای پیمانکاری
- 2. انواع قیمتها
- 3. صورتوضعیت چیست؟
- 4. بخشهای تشکیل دهنده هر صورتوضعیت
- 5. نمونه صورتوضعیت موقت و قطعی
- 6. انواع ضرایب مورد استفاده در صورتوضعیت
- جمعبندی و نتیجهگیری
مقدمه
یکی از موارد بسیار کاربردی در دفاتر فنی پروژههای عمرانی، موضوع صورتوضعیت و انواع مختلف آن است که یادگیری کامل و دقیق این مسئله، باعث کاهش ابهامات و نزدیکشدن منظورها و زبانهای عوامل مختلف پروژه به یکدیگر میگردد. در این مقاله به بررسی جامع موضوع صورتوضعیت در پروژههای عمران میپردازیم.
پیش از تعریف صورتوضعیت، ابتدا یک ویدئو دراینخصوص ببینیم.
1. انواع قراردادهای پیمانکاری
قراردادهای پیمانکاری معمولا به 2 روش فهرستبهایی و سرجمع منعقد میگردند.
قرارداد فهرستبهایی: در قرارداد بر اساس فهرستبها، پیمانکار متعهد به اجرای عملیات موضوع پیمان بر اساس مبلغ معینی که برای هر واحد کار در فهرستبهای منضم به پیمان مقرر گردیده است، است.
قرارداد سرجمع: یکی از روشهای انعقاد پیمان برای اجرای کارهای ساختمانی با سطح زیربنا زیر 4000 مترمربع (و در مواردی بیشتر) قرارداد سرجمع یا lump sum است.
در این روش، جدول ساختار شکست عملیات اجرایی یک کار مشخص به تفکیک وزن و بر اساس پیشرفت کار پیمانکار، پرداخت صورت میگیرد. این نوع قرارداد برای پروژههایی مناسب است که محدوده کاری کامل، شفاف و بدون ابهام داشته باشد. بدیهی است زمانی که در عمل هزینه واقعی پروژه از قیمت ثابت قرارداد بیشتر شود، پیمانکار دچار ضرر و زیان میگردد؛ زیرا این نوع قرارداد شامل هیچگونه تعدیلی نمیشود.
بخشنامه شماره 1299188/96 مورخ 05/04/1396 (بخشنامه سرجمع) به تفصیل درباره این روش قراردادی توضیح داده است.
بسیاری از صورتوضعیتها بر اساس قراردادهایی محاسبه و ارائه میشوند که بر اساس قیمتهای مقطوع (سرجمع) منعقد شدهاند. در قراردادهای بزرگ یک ساختار شکست انجام کار ارائه میشود که درصدهای مالی کار در آن مشخص میشود و بر اساس پیشرفتهای پروژه، پرداختها به پیمانکار انجام میگردد.
در نوع دیگری از قراردادها، قیمت مقطوعی با پیمانکار بسته میشود و بر اساس میزان عملکرد (مساحت، حجم، تعداد، وزن و…) به پیمانکار پرداخت صورت میگیرد.
2. انواع قیمتها
طبق تصویر بالا قیمتها به دو بخش قبل از انعقاد قرارداد (مناقصه) و بعد از آن تقسیم میشوند.
قیمتهای قبل از انعقاد قرارداد شامل قیمتهای پایه، ستارهدار و در حکم ستارهدار میشود، قیمتهای پایه اقلامی هستند که شرح ردیفها، واحد و قیمتهای آنها در فهرستبها ذکر شده است. قیمتهای ستارهدار به اقلامی گفته میشود که شرح ردیف و قیمتهای آنها در فهرستبها ذکر نشده است و کارفرما باید شرح ردیف مناسب با شماره ردیف جدید را به همراه بهای واحد که به روش تجزیه قیمت تعیین میشود را، در انتهای گروه مربوطه به همراه علامت ستاره درج نماید.
قیمتهای در حکم ستارهدار هم اقلامی هستند که در فهرستبها دارای شرح و شماره ردیف بوده؛ اما بدون قیمت هستند.
قیمتهای بعد از انعقاد قرارداد شامل قیمتهای پیمان و قیمتهای جدید میشوند، قیمتهای پیمان همان اقلام پایه هستند با این تفاوت که کارفرما در حین اجرا، مقادیر و احجام جدیدی از آنها را به پیمانکار ابلاغ میکند.
قیمتهای جدید خود شامل قیمتهای جدید بخشنامهای، فاکتوری و دستمزدی میشوند. قیمتهای جدید بخشنامهای قیمتهایی هستند که کارفرما در حین اجرا به پیمانکار ابلاغ میکند و هیچ شرح ردیف و قیمتی در فهرستبها ندارند و کارفرما میبایست ردیف و قیمت مشخصی برای آنها تعریف کند. در بند “ج” و “د” ماده 29 شرایط عمومی پیمان بهتفصیل درمورد این موضوع صحبت شده است.
در توضیح اقلام فاکتوری میتوان گفت، در پروژهها معمولاً برخی کارها از لیست فهرستبها خارج است و آیتمی برای آن در نظر گرفته نشده است. مثلاً در یک پروژه انبوهسازی ساختمان در مراحل پایانی کار، نصب پنجرههای دوجداره یا درهای فلزی ورودی و خروجی محوطه یا نردههای اطراف محوطه که بهصورت یراقآلات باید تهیه و حمل و نصب شوند و هیچگونه کار مازاد روی آنها انجام نمیشود در ردیفکارهای فاکتوری قرار دارد. درواقع پیمانکار با استعلام قیمت و خرید آن، در محل موردنظر آن را نصب مینماید؛ بنابراین این اقلام در ردیف قیمت جدید و با اعلام ضریب بالاسری باید توسط مترور در صورتوضعیت آورده شود و فاکتور خرید نیز جزء مستندات ضمیمه شود.
کارهای دستمزدی: هنگام اجرای کار، ممکن است فعالیتهایی توسط کارفرما (مشاور) به پیمانکار ابلاغ شود که صرفاً شامل انجام عملیات اجرایی بوده و خرید و تهیه مصالح و تجهیزات را شامل نمیشود و هزینه اینگونه کارها با تصویب کارفرما و با اعمال ضریب بالاسری در صورتوضعیتهای پیمانکار قابلپرداخت است.
بند یک مقدمه فصل بیست و نهم فهرستبهای ابنیه در توضیح این اقلام آمده است.
3. صورتوضعیت چیست؟
1.3. تعریف صورتوضعیت
صورتوضعیت به معنای صورت کارکرد دورهای یک پیمانکار است که کارکرد خود را در قالب جداول مخصوص، تسلیم دستگاه مشاور میکند. به زبان سادهتر فرض نمایید شما پیمانکار یک پروژه دولتی یا خصوصی هستید و در پایان هر ماه و یا پایان یک دوره کارکرد، یک سریکارها و عملیات عمرانی از قبیل، قالببندی، آرماتوربندی، بتنریزی، گودبرداری، حمل مصالح و… را انجام میدهید که هرکدام از این عملیات یک سری هزینههای مستقیم و غیرمستقیم برای شما بجای میگذارند.
هزینه مستقیم مثل دستمزد کارگر و کارمند، خرید وسایل موردنیاز مانند روانکننده برای بتن و لباس کار کارگر و… و مصالح موردنیاز عملیات اجرایی از جمله شن و ماسه و سیمان و… هزینههای غیرمستقیم مثل سوخت ماشینآلات، حمل مصالح، بیمه و… این هزینهها هر ماه توسط گروه مترور تهیه و به مشاور تحویل داده میشود تا با بررسی و اصلاحیات لازم و درنهایت تأیید، آن را به کارفرما جهت پرداخت، تحویل دهد.
در ادامه خواهیم دید که محاسبه بعضی ضرایب پیمان به زمان قبل از عقد پیمان (زمانی که هنوز پروژهای وجود ندارد و پیمانکار میخواهد قیمت پیشنهادی خود را ارائه کند) بر میگردد.
ممکن است این سؤال ایجاد شود که استفاده از فهرستبها و لیستکردن کارهای انجام شده، همان متره و برآورد در حین انجام کار است؟ برای اینکه یک پیمانکار بتواند در یک دوره کارکرد کارهای انجام شده خود را به پول تبدیل کند باید یک پروسه را طی کند که در ادامه پس آشنایی کلی با ابعاد و جزئیات یک صورتوضعیت، این موضوع شفافسازی خواهد شد.
2.3. نحوه نگارش صورتوضعیت قرارداد سرجمع
قبل از پرداختن به جزئیات صورتوضعیت قراردادهای فهرستبهایی، بهتر است با نحوه نوشتن صورتوضعیت قرارداد سرجمع (که پیشازاین شرح داد شد) آشنا شویم:
در ستون اول (سمت چپ) میتوان نام فعالیتها را مشاهده نمود. در این نمونه، دو فعالیت تأمین و اجرا را مشاهده مینماییم. طبیعتاً هر یک از این فعالیتها دارای زیرمجموعههایی نیز هستند که در جداول بعدی بهوضوح قابلمشاهده است.
در ستون دوم (WF) وزن ریالی هریک از فعالیتها قابلمشاهده است. وزن ریالی به معنای برآورد کلی منظم به پیمان است که هریک از فعالیتها به خود اختصاص داده است. مثلاً در این مثال 29/43 درصد از کل مبلغ پروژه، به عملیات تأمین مربوط میشود. به همین ترتیب تمامی زیرشاخهها نیز دارای یک وزن نسبت به فعالیت سر رشته خود هستند.
در ستون سوم مبلغ قابلمشاهده است که این مبلغ، همان مبلغ منظم به پیمان است. درواقع برآورد کل انجام کار با احتساب کلیه ضرایب. بهتبع قیمت کلی در ردیفهای قیمت جزئی، بنا به درصدهای اختصاصدادهشده (یا همان WF) میتوان برآورد زیر عاملها را مشاهده کرد. سرجمع 3 ستون اول باید منظم به پیمان باشند و در اسناد پیمان و قرارداد گنجانده شوند.
در ادامه برای آشنایی بیشتر، زیر عاملهای تأمین بهصورت واضح قابلمشاهده هستند:
برای صورتوضعیت نویسی، عیناً از همین ساختار شکست استفاده میکنیم و با واردکردن درصد پیشرفت فیزیکی در ستون مربوطه، مبلغ کار انجام شده مربوط به هر فعالیت را محاسبه و ارائه مینماییم. درصدهای مشکی رنگ، ادعای پیمانکار نسبت به پیشرفت کار و درصدهای قرمزرنگ عدد رسیدگی و تأیید شده توسط نظارت (کارفرما) است:
در شکل بالا مشاهده میشود که پیمانکار ادعای اولیه پیشرفت 100 درصدی در فعالیت تامین (به تبع آن تمام مبلغ برآورد) را داشته است. اما پس از بررسی و رسیدگی، کارفرما به عدد 81/77 رسیده است که با رنگ قرمز مشخص است.
در ادامه نمونهای دیگر از صورتوضعیت که مربوط به پیمانکار جزء است را خواهیم دید. در این صورتوضعیت، تعریف و مبلغ واحد آیتمها در قرارداد پیمانکار ذکر شده است و بر اساس عملکرد حجمی پیمانکار، در دورههای متفاوت، پرداخت به وی صورت میپذیرد.
در این صورتوضعیت، صرفاً احجام عملیاتی پیمانکار محاسبه و بر اساس آیتمهای منضم به پیمان پرداخت صورتگرفته است.
3.3. انواع صورتوضعیت در قراردادهای فهرستبهایی
صورتوضعیتها از لحاظ زمان تحویل و مطالبه، به 3 دسته تقسیم میگردند:
- صورتوضعیت موقت
- صورتوضعیت ماقبل قطعی
- صورتوضعیت قطعی
در ادامه دررابطهبا هریک از این صورتوضعیتها توضیحات کامل ارائه خواهد شد.
1.3.3. صورتوضعیت موقت
همانطور که از اسم آن مشخص است این صورتوضعیت به طور موقت تحویل کارفرما داده میشود و مطالبه پیمانکار نیز موقتی است. فرض نمایید شما پیمانکار یک پروژه بزرگ هستید که مدت پیمان آن 2 سال است و در متن قرارداد آمده است که صورتوضعیت بهصورت ماهانه از طرف پیمانکار ارائه و از کارفرما تسویه میشود. بنابراین شما باید تا پایان پروژه (با فرض اینکه تأخیر طولانی مدت در روند کار ایجاد نشود)، 24 صورتوضعیت تهیه و تحویل کارفرما دهید که به هریک از این صورتوضعیتها، صورتوضعیت موقت گفته میشود.
بسته به بنیه مالی پیمانکار و توافق بین پیمانکار و کارفرما، دوره تحویل صورتوضعیت موقت میتواند متفاوت باشد. اما نکتهای که اینجا یک پیمانکار با تجربه به آن توجه میکند این است که بهتر است بجای یک صورتوضعیت چندماهه و پرآیتم که مبلغ آن زیاد است، از صورتوضعیت ماهانه با مبالغ کمتر بهره ببرد.
صورتوضعیت موقت، پس از آنکه به امضای پیمانکار و مهندس مشاور رسید، جهت دریافت مبلغ علیالحساب به کارفرما تحویل داده میشود. کارفرما پس از بررسی و اعمال کسورات قانونی، باقیمانده را بهصورت چک، حداکثر 10 روز پس از دریافت صورتوضعیت، به پیمانکار تحویل میدهد. منظور از علیالحساب که پیشتر گفته شد این است که اگر اشتباهی در اندازهگیری و محاسبات و موارد اینچنینی در یکی از صورتوضعیتهای موقت پیش آید، در صورتوضعیتهای آتی یا صورتوضعیت قطعی اصلاح و رفع میشود.
کسورات و اضافات قانونی یاد شده که از کارکرد دوره کسر یا به آن اضافه میشود معمولاً شامل موارد زیر است:
1- ده درصد بابت حسن انجام کار
2- علی الحساب بیمه، مالیات، عوارض شهرداری و…
3- اقساط پیشپرداخت (در صورت وجود)
4- اقساط بهاء مصالح و لوازم تجهیزات تحویلی، از طرف کارفرما به پیمانکار (با توجه به نوع قرارداد)
5- کسر متفرقه دیگر که بر اساس مفاد شرایط عمومی پیمان، بر عهده پیمانکار است. (مثلا هزینه آزمایشات مرتبه دوم و بعد از آن و یا جرایم ایمنی پیمانکار و…) اضافات قانونی:
شامل 9 درصد ارزش افزوده
بنابراین، آنچه از این موضوع نتیجه میشود این است که اگر شما بهعنوان یک مترور در شرکت پیمانکاری مشغول فعالیت هستید یا میخواهید وارد این حیطه شوید، مهمترین و اصلیترین وظیفه شما تهیه صورتوضعیت موقت است که معمولاً هر ماه باید آن را انجام دهید. در کنار این مسئولیت باید با مواردی از جمله همین کسورات قانونی، نحوه آنالیز بها و قیمت جدید نیز آشنا باشید.
اگر شما بهعنوان یک مترور شرکت پیمانکاری صورتوضعیت موقتی را تهیه و تنظیم کردید و پس از بررسی ناظر مقیم و مشاور و کارفرما نسبت به مبلغ پرداختی کارفرما معترض بودید چگونه باید اعتراض خود را بیان کنید؟
آیا پس از بررسی مشاور و کارفرما و قرمز کردن ادعایی شما، حقی برای شما نسبت به بررسی دوباره آن از سوی مشاور دیده شده است؟
پاسخ این سؤال به عهده شماست که میخواهید وارد حیطه متره و برآورد شوید. همانطور که قبلاً هم گفتیم وظیفه یک مترور تنها محاسبه و اندازهگیری احجام نقشهها نیست؛ بلکه باید اشراف کامل نسبت به وظایف خود و دستگاههای موازی خود داشته باشد تا در موارد اینچنینی تکلیف خود را بداند.
2.3.3. صورتوضعیت ماقبل قطعی
این صورتوضعیت آخرین صورتوضعیت موقت ارائه شده توسط پیمانکار است. اگر بخواهیم بر اساس شرایط عمومی پیمان به این قضیه بپردازیم باید گفت که در تبصره 1 ماده 34 شرایط عمومی پیمان آمده است که حداکثر تا یک ماه پس از تحویل موقت، آخرین صورتوضعیت موقت طبق ماده 37 شرایط عمومی پیمان، بدون لحاظ کردن مصالح پایکار (مصالحی که پیمانکار برای اجرای عملیات مورد نظر خود قبل از اجرای کار در کارگاه و در پای کار خود انبار میکند) توسط پیمانکار تنظیم و تسلیم کارفرما میشود. درواقع این صورتوضعیت که در ماده 34 شرایط عمومی پیمان از آن گفتهشده است همان صورتوضعیت ماقبل قطعی است.
طبق تبصره یادشده چنانچه پیمانکار بدهکار نباشد یا جمع بدهی او از نصف کسور تضمین حسن انجام کار کمتر باشد، ضمانتنامه انجام تعهدات بیدرنگ آزاد خواهد شد درواقع حسن صورتوضعیت ماقبل قطعی برای پیمانکار همین آزادشدن ضمانتنامه اوست.
اما اگر میخواهید بدانید مبلغ این ضمانتنامه چقدر است ماده 34 به این سؤال جواب داده است که بد نیست این مورد را بدانید.
در زمان امضای پیمان، برای تضمین انجام تعهدات، پیمانکار باید ضمانتنامهای معادل 5 درصد مبلغ اولیه پیمان، صادرشده از طرف بانک و مورد قبول کارفرما و طبق نمونهای که ضمیمه اسناد مناقصه بوده است، تسلیم کارفرما کند که این ضمانتنامه باید تا یک ماه پس از تحویل موقت موضوع پیمان، معتبر باشد.
اگر میخواهید یک مترور حرفهای باشید سعی کنید به مادههای شرایط عمومی پیمان اشراف داشته باشد.
3.3.3. صورتوضعیت قطعی
پس از تحویل موقت پروژه توسط پیمانکار به کارفرما، طبق ماه 40 شرایط عمومی پیمان، پیمانکار موظف است تا یک ماه پس از تحویل موقت، صورت کارکردهای قطعی خود را تسلیم مشاور کند. این صورتوضعیت باید بدون منظور شدن مصالح تجهیزات پایکار و شامل کلیه مستندات، صورتجلسات، ریزمترههای نهایی، کروکی ها، نقشههای ازبیلت، دستورکارها باشد. پس از تحویل آن از طرف پیمانکار به مهندس مشاور، مشاور با بررسی آن نهایتاً تا 3 ماه وقت دارد که جهت تصویب به کارفرما تحویل دهد. کارفرما نیز ظرف مدت دو ماه از تاریخ وصول، به آن رسیدگی میکند و نظر نهایی خود را ضمن ارسال یک نسخه از آن به پیمانکار، اعلام مینماید.
نکته:
آمادهکردن صورتوضعیت قطعی زمانبر و بسیار حساس است؛ زیرا هرگونه اشتباه محاسباتی در آن غیرقابلبرگشت است، بنابراین مترور باید در تهیه آن کمال دقت خود را بکار گیرد.
اگر پیمانکار در این مدت اقدامی برای تهیه صورتوضعیت قطعی نکند، با تأیید کارفرما و هزینه پیمانکار، مهندس مشاور اقدام به تهیه آن میکند و پس از امضای آن توسط پیمانکار، صورتوضعیت برای کارفرما ارسال میشود. اگر پیمانکار از امضاکردن امتناع نماید، مهندس مشاور بدون امضای پیمانکار آن را برای کارفرما ارسال میکند.
درصورتیکه پیمانکار اعتراضی نسبت به نظر کارفرما داشته باشد، باید اعتراض خود را ظرف مدت 1 ماه از تاریخ وصول صورتوضعیت، با ارائه دلایل و مدارک، یکجا به اطلاع کارفرما برساند. کارفرما نیز حداکثر یک ماه بعد از وصول اعتراض پیمانکار، نتیجه آن را اعلام خواهد کرد.
اگر پیمانکار بعد از اعتراض خود و نتیجه نظر کارفرما دوباره اعتراض داشته باشد و آن را قبول نداشته باشد، برای اعاده حق خود چگونه باید اقدام کند؟
بسته به اینکه اعتراض و اختلافنظر بین کارفرما و پیمانکار بر سر چه موضوعی باشد پیمانکار باید طبق ماده 53 شرایط عمومی پیمان رفتار کند که خواندن آن را برعهده شما عزیزان واگذار میکنیم.
پس از تصویب صورتوضعیت قطعی توسط کارفرما اگر پیمانکار باتوجهبه سایر حسابهای خود بدهکار نباشد، نصف مبالغ کسر شده بابت تضمین حسن انجام کار پیمانکار آزاد میشود.
درصورتیکه پس از تکمیل کار و تصویب صورتوضعیت قطعی، مشخص شود مقادیر کار بدون آن که از سوی کارفرما کم شده باشد، نسبت به مقادیر منضم به پیمان کاهشی بیش از 25 درصد مبلغ اولیه پیمان دارد، نرخ پیمان ملاک عمل است.
4. بخشهای تشکیل دهنده هر صورتوضعیت
هر صورتوضعیت که پیمانکار هر ماه، جهت رسیدگی توسط مشاور ارائه مینماید از چندین بخش تشکیل شده است که در جدول زیر مشاهده میشوند.
1.4. روکش صورتوضعیت
اولین صفحه هر صورتوضعیت به اسمِ روکش صورتوضعیت شناخته میشود. در این صفحه اطلاعاتی از قبیل موضوع پیمان، مدت پیمان، تاریخ صورتوضعیت، کارفرما، مشاور، پیمانکار، وضعیت تعدیل قرارداد تا صورتوضعیت فعلی و اطلاعاتی کلی ازاینقبیل آورده میشود. درواقع روکش بهعنوان شناسنامه صورتوضعیت شناخته میشود.
به صورتوضعیتی که پیمانکار هر ماه (یا هر دوره چندماهه، بسته به قرارداد) به مشاور تحویل میدهد “صورتوضعیت موقت” گفته میشود؛ همچنین در پایان پروژه، یک صورتوضعیت از پیمانکار خواسته میشود که در آن مقادیر کل کارهای انجامشده از ابتدا تا انتهای پروژه آورده شده است که به آن “صورتوضعیت قطعی” گفته میشود.
2.4. مبناهای قراردادی
مواردی ازجمله ابلاغ قرارداد، ابلاغ کار، تحویل زمین، تاریخهای مهم و… در صورتوضعیت آورده میشود که میتوان آنها را در روکش قرارداد آورد.
3.4. مستندات
در بعضی از صورتجلسات، دستور کارهای جدید و ابلاغیههای دریافتی از کارفرما و مواردی اینچنینی بهعنوان مستند جهت تأکید، بهصورت ضمیمه آورده میشود.
تمام مقادیر محاسبه شده توسط مترور در برگههای خلاصه متره و ریزمتره (که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد) در قالب صورتجلسات کارکرد جبهه اجرایی میآید. درواقع بعد از هر عملیات اجرایی که توسط پیمانکار صورت میگیرد، مترور موظف است که آنها را ابتدا متره کرده، سپس در قالب صورتوضعیت در پایان هر ماه تسلیم مهندس مشاور نماید. درنهایت یک نسخه پس از اصلاحات موردنظر مهندس مشاور، به پیمانکار ارجاع داده میشود.
به زبان سادهتر، هر ماه باید تعداد متعددی صورتجلسه عملیات مربوط به یک جبهه کاری تنظیم نمایید، زیرا هر ماه تعداد زیادی عملیات اجرایی مختلف در فازهای مختلف توسط گروه پیمانکاری انجام میشود. مثلاً فرض نمایید قسمتی از پروژه مربوط به اجرای سنگ مالون دیوارهای رفوژ میانی یک بزرگراه است و شرکت پیمانکار آن را تحویل یک پیمانکار جزء داده است. پیمانکار جز بعد از اتمام کار، صورتجلسه کارهای انجام شده خود را آماده و برای مطالبه خود آن را تحویل شرکت پیمانکار میدهد.
در اینجا شرکت پیمانکار (که حکم کارفرمای پیمانکار جزء را دارد) باید توسط مترور خود صورتجلسه ادعایی پیمانکار جزء را بررسی کرده و حتی در صورت لزوم به محل اجرای کار رفته و پس از برداشت اندازههای لازم، صحت موارد مطرح شده توسط پیمانکار جزء را بررسی نماید. پس از اصلاح، تأیید و پرداخت مطالبه پیمانکار جزء، حال باید مترورِ شرکت پیمانکار خود، صورتجلسه جدیدی از کار انجام شده را بر اساس فهرستبهای منضم به پیمان تهیه و تنظیم کرده و آن را تسلیم ناظر مقیم نماید تا پس از بررسی و تحویل به دستگاه مشاور و اصلاح و برگشت به پیمانکار آن را آماده صورتوضعیت نویسی کند. البته ممکن است پیمانکار جزء در پروژه نباشد در این صورت پیمانکار صورتجلسات کارهای خود را تحویل مشاور (کارفرما) میدهد و مشاور صورتجلسه ادعایی پیمانکار را بررسی میکند و در صورت نیاز آن را اصلاح میکند و هزینههای پیمانکار را پرداخت میکند.
4.4. برگه ریز متره
در این برگه از صورتوضعیت همانطور که از اسم آن مشخص است مترور باید مهرههای خود را شکافته و بهصورت ریزمتره بیاورد. یعنی هر آنچه در برگه خلاصه متره آورده شده است باید در این برگه بهصورت مجزا و دقیق آنالیز شود. مثلاً اگر در برگه خلاصه متره قسمتی از کار مربوط به آیتم 080101 بود، در این برگه باید تمام محاسباتی که منجر به رسیدن این مقدار شده است، آورده شود. در ادامه نمونهای از برگه ریزمتره آورده شده است.
همانطور که مشاهده میکنید در نمونه برگه ریزمتره ارائه شده بالا هر آیتم استفادهشده توسط مترور، چندین صورتجلسه نقلشده است. اگر بخواهیم دقیقتر به این موضوع بپردازیم همانطور که از فرمت برگه ریزمتره مشخص است، این برگه از چندین ستون تشکیل شده است که مربوط به مقادیر طول، عرض و ارتفاع کار انجامشده است. درواقع مترور باید در این قسمت ریزبهریز کارهای انجامشده مربوط به آیتم موردنظر را بیاورد و مقادیر آن را در ستونهای طول و عرض و ارتفاع وارد نماید.
اما معمولاً برای پرهیز از تکرار مکررات و مصرف بیش از اندازه کاغذ و جلوگیری از حجیمشدن صورتوضعیت، از این کار صرفنظر شده و بهجای آن به صورتجلسههایی که قبلاً توسط مترور ارائه شده و توسط ناظر مقیم و مشاور بررسی و تصحیح و تأیید شده، ارجاع داده میشود. درواقع این صورتجلسات همان ریزمترههاییست که باید مترور آن را تهیه و محاسبه کند. در ادامه نمونهای از یک صورتجلسه آورده شده است.
اجزای صورتمجلس عبارتاند از:
ریزمتره
خلاصه متره
روکش: روکش صورتمجلس شامل نام کارفرما، نام پیمانکار، نام مشاور، تاریخ قرارداد، شماره قرارداد،
پیوستها (نقشهها و جزئیات)
بند 19 کلیات فهرستبهای ابنیه به طور کامل به شرح این موضوع پرداخته است.
5.4. برگه خلاصه متره
در این برگه از صورتوضعیت همانطور که از اسم آن مشخص است باید خلاصهای از کارهایی که پیمانکار انجام داده است، توسط مترور برحسب آیتم موردنظر تفکیک شود. در این برگه تنها مقادیر کارهای انجامشده بر اساس واحد آن مدنظر است و اشارههای به قیمت واحد هر آیتم نمیشود. بهعنوانمثال مقدار محاسبه شده برای غلافگذاری با لوله پیویسی که از 11 ریزمتره محاسبه شده است در شماره ردیف 1-1 مقدار 23،22/00 متر طول محاسبه شده است که این مقدار باید بعداً در برگه مالی در بهای واحد ضرب شود تا مقدار کل برآوردی از این عملیات، محاسبه شود.
همانطور که مشاهده میکنید مترور تمام عملیات انجامشده را متره کرده و بر اساس آیتم فهرستبها (منظور از آیتم در فهرستبها شرح عملیات اجرایی موردنظر است که با یک شماره ششرقمی کدگذاری شده است) به تفکیک آن را در جدول مخصوص خود آورده است. در این جدول شرح مختصری از عملیات انجامشده آورده شده و مقابل آن شماره آیتم فهرستبهای منضم به پیمان نمایش داده میشود. در ستون بعدی مترور باید مشخص کند که این عملیات اجرایی، از چندین ریزمتره بهدستآمده است.
در ستونهای بعدی این برگه از خلاصه متره مقدار جزئی کار به همراه ضریب جزئی (ضریبی که نشان میدهد احجام ریزمتره باتوجهبه درصدهای احتمالی موجود در توضیحات فهرست یا در برخی از موارد تعداد تکرار عملیات و… بنا به تعریف از پیش مشخص شده است). مربوط به آن آورده شده است که با اعمال آن در نهایت به مقدار کل عملیات انجام شده میرسیم. این مقدار کل در برگه ریز مالی مورداستفاده قرار میگیرد.
6.4. ریز مالی
در این برگه از صورتوضعیت، مترور تمام آیتمهایی که از آن از ابتدای پروژه تا زمان تنظیم صورتوضعیت استفاده کرده است را در جدولی لیست میکند. مثلاً تمام عملیات فصل چالزنی که باتوجهبه فهرستبهای منضم به پیمان، انجامشده است بهصورت آیتم به آیتم آورده شده است (فهرستبهای منضم به پیمان، فهرستبهاییست که در زمان عقد قرارداد مبنای محاسبات پیمان قرار گرفته است). در ادامه نمونهای از ریز مالی را مشاهده میکنید که در آن آیتمهای استفادهشده مربوط به فصل چالزنی، تزریق، دیوار آببند آورده شده است.
همانطور که مشاهد میکنید در ردیف شماره 161مقدار محاسبه شده برای غلاف گذاری توسط پیمانکار 2،223/00 مترطول بوده است که مهندس مشاور آن را رد کرده است و 1،478/80 مترطول را جایگزین کرده است. در این دوره کارکرد فقط تجهیز و برچیدن کارگاه مربوط به فهرستبهای چاه را داشتیم که در برگه ریز مالی زیر آورده شده است.
7.4. خلاصه مالی فصول
در این صفحه از صورتوضعیت برآورد کارهای انجامشده تا تاریخ ارائه صورتوضعیت، بهصورت فصلی آورده شده است. هر فهرستبها از چندین بخش تشکیل شده که یکی از بخشها، فصلهای فهرستبها است. هر فصل از فهرستبها مربوط به یک عملیات اجرایی است که ممکن است در طول پروژه مورداستفاده قرار گیرد. بهعنوانمثال، تمام چالزنی و تزریقهای انجامشده از ابتدای پروژه تا تاریخ تهیه صورتوضعیت در قالب فصل 4 فهرستبهای سدسازی، برآورد شده و در خلاصه مالی فصول آورده شده است.
در این برگه نیز اعداد ادعایی پیمانکار با رنگ مشکی آورده میشود و اعداد مورد تأیید مشاور با رنگ قرمز نمایش داده شدهاند. سپس مشاور مادر (در صورت وجود) با رنگ آبی رسیدگی میکند و کارفرما در نهایت عدد نهایی را با رنگ سبز رسیدگی و ابلاغ میکند (رنگها در هر سیستم بنا به شرایط سیستم انتخاب و معرفی میشوند) بنابراین مترور باید در این برگه از صورتوضعیت، جدول مربوط به برآورد کارهای انجام شده از ابتدای پروژه تا تاریخ ارائه صورتوضعیت را بهصورت فصلبندی شده تحویل مشاور دهد. در ادامه نمونهای از این روکش مالی را خواهیم دید.
8.4. روکش مالی کل
در این صفحه از صورتوضعیت خلاصهای از برآورد کلی پروژه آورده میشود. در این جدول مبلغ کل کارهای انجامشده بر اساس فهرستبهای استفادهشده با تقسیمبندی مبالغ آیتمهای فهرستبها، ستارهدار (غیر پایه) (آیتمی که شرح یا بهای واحد آن در فهرستبهای پایه وجود ندارد)، برگ خرید و مصالح پایکار و همچنین هزینه تجهیز
و برچیدن کارگاه، آورده شده است.
در این برگه که ابتدا مقادیر مورد درخواست پیمانکار، با رنگ مشکی نمایشدادهشده، پس از تحویل به ناظر مقیمِ پروژه (شرکت مشاور) و بررسی اولیه، مشاور این حق و اختیار را دارد که ادعای پیمانکار را با رنگ قرمز رد کرده و مقدار محاسبه شده خود را اعلام نماید. سپس مشاور مادر (در صورت وجود) با رنگ آبی رسیدگی میکند و کارفرما در نهایت عدد نهایی را با رنگ سبز رسیدگی و ابلاغ میکند (رنگها در هر سیستم بنا به شرایط سیستم انتخاب و معرفی میشوند)
نکتهای که باید به آن در صورتوضعیتها توجه شود این است که مقادیر برآورد شده در صورتوضعیت مقادیر تجمعی هستند. یعنی مقادیر کارهای انجامشده از ابتدای پروژه تا تاریخ صورتوضعیت آن ماه.
در ادامه نمونهای از برگه یا روکش مالی کل آورده شده است که در آن ادعای پیمانکار برای کار انجامشده چیزی حدود 20 میلیارد و 752 میلیون تومان است که مشاور این ادعا را بنا به دلایل مختلف رد کرده و رقم 15 میلیارد و 617 میلیون تومان را درست میداند.
همانطور که مشاهده کردید در این روکش مالی کل از 5 فهرستبهای ابنیه، راه، راهآهن و باند فرودگاه، تأسیسات مکانیکی، چاهها و قناتها و سدسازی استفادهشده است. بهعنوانمثال مترور مجموع برآورد کارهای ابنیه را طبق فهرستبهای ابنیه 185،998،996 ریال محاسبه کرده است که این مقدار مورد تأیید مشاور نبوده و پس از اصلاح به مبلغ 185،178،420 ریال تغییر کرده است.
بنابراین، با توضیحاتی که تا اینجا ارائه شده، متوجه میشویم که مترور برای تهیه صورتوضعیت هر ماه باید پس از تهیه صورتجلسات انجام کارهای هر بخش از پروژه و جمعبندی آنها به کمک جدول فهرستبها، کارهای انجام شده را برآورد کند.
پس نتیجه میگیریم که صورتمجلس نوشتن با صورتوضعیت نوشتن متفاوت است.
9.4. صورتمجلس
همانطور که قبلاً گفته شد مترور باید صورتمجلس انجامشده را در این مدت بهعنوان مستندات صورتوضعیت ضمیمه کند.
در بند 5.4 این مقاله درمورد صورتمجلس توضیح داده شده است.
10.4. دستورکارها
آنچه در زمینه صورتوضعیت یک مترور باید به آن دقت کند این است که دستور کارها باید بهعنوان مستندات کارکرد پیمانکار، همراه صورتوضعیت ارائه شود.
11.4. فاکتورهای خرید
برای درک بهتر این موضوع به اقلام فاکتوری در قسمت انواع قیمتها رجوع کنید. در ادامه نمونهای از فاکتور خرید و همچنین اعمال مقادیر فاکتوری در صورتوضعیت آورده شده است.
5. نمونه صورتوضعیت موقت و قطعی
نمونه فرم صورتوضعیت پیمانکاری در پروژههای مختلف متفاوت است. چرا که مشاور و کارفرما پروژهها سلیقههای مختلفی دارند. این اختلاف سلیقه تنها در نحوه نگارش و ارائه اختلاف ایجاد میکند و ساختار اصلی صورتوضعیتها یکسان است. به طور مثال نظر یک مشاور بر آن است که ضرایب در انتهای برآورد هر فصل (در برگه ریز مالی) اعمال شود مشاور دیگری میگوید ضرایب فقط در برگه خلاصه مالی فصول اعمال شود
6. انواع ضرایب مورد استفاده در صورتوضعیت
برای اینکه قیمت خام بهدستآمده از مترههای مترور به قیمت واقعی نزدیک شود، مترور باید از یک سری ضرایب بسته به شرایط پروژه استفاده کند. در ادامه به شرح هریک از این ضرایب میپردازیم.
1.6. ضریب منطقه
قیمتهای آیتمهای موجود در فهارست بها، بر اساس شهر مرکز کشور یعنی تهران محاسبه و اعمال شدهاند؛ بنابراین برای پروژههای که در شهری غیر از تهران است مثل شهر سیستان و بلوچستان باید یک ضریب تحت عنوان ضریب منطقه اعمال شود. این ضریب که توسط سازمان برنامهوبودجه کشور محاسبه میشود برای هر شهر مقدار خاص خود را دارد. عوامل مختلفی در تعیین این ضریب دخالت دارد ازجمله: ویژگیهای منطقه موردنظر ازلحاظ آبوهوایی، میزان محرومیت منطقه ازلحاظ دسترسی به مصالح و نیروهای کار و راههای دسترسی و مواردی ازاینقبیل.
مقدار آن برای هر فهرستبها مقادیر متفاوت است.
اگر به جداول دقت کنید این ضریب برای مناطق محرومتر (ازلحاظ مختلف) مقدار بیشتری دارد بهعنوانمثال برای شهر عسلویه بخش ابنیه مقدار 15، 1 و برای شهر کاشان 1 در نظر گرفته شده است.
2.6. ضریب طبقات
قیمتهایی که شما در فهارست بها مشاهده میکنید برای کار در طبقه مبنا یعنی طبقه همکف و زیرهمکف در نظر گرفته شده است. فرض کنید در یک ساختمان 7 طبقه بخواهیم نازککاری سقفها و دیوارهای ساختمان را اجرا کنیم. طبیعتاً بهمراتب کار دشوارتر از طبقه همکف است و برای اجرای این آیتم باید بستههای گچ و مصالح موردنیاز دیگر به طبقات بالاتر حمل شود. از طرفی مشخص است که برای جابهجایی مصالح تا ارتفاعات بالاتر با افت مصالح روبرو میشویم و درصدی از مصالح پرت میشوند. همه این موارد در قالب یک ضریب به اسم ضریب طبقات در قیمت نهایی کار ضرب میشود تا اثر آنها در کاردیده شده باشد.
توجه داشته باشید مساحت هر طبقه باید از نقشههای اجرایی موجود محاسبه شود و بعد خارجی طبقات لحاظ شود.
1.2.6. نحوه محاسبه ضریب طبقات
از پیوست 2 فهرستبهای ابنیه، ضریب طبقات از فرمول زیر محاسبه میشود.
سطح زیربنای همکف = 0F سطح زیربنای طبقه اول بالاتر از طبقه همکف = 1F
سطح زیربنای طبقه دوم بالاتر از طبقه همکف = 2F
.
.
.
سطح زیربنای طبقه n ام بالاتر از طبقه همکف = Fn سطح زیربنای زیر همکف = 0B سطح زیربنای طبقه اول پایینتر از طبقه زیر همکف = 1B
سطح زیربنای طبقه دوم پایینتر از طبقه زیر همکف = 2B
.
.
.
سطح زیربنای طبقه m آم پایینتر از طبقه زیر همکف = Bm
همکف، تمام طبقات بالاتر از همکف تمام طبقات پایینتر از طبقه زیر همکف سطح کل ساختمان زیربنای، با احتساب سطح زیربنای طبقه همکف، طبقه زیر S = علت استفاده از مساحت زیربنای طبقات در فرمول محاسبه ضریب طبقات این است که این ضریب بهتمامی کارهایی که در سطح طبقات انجام میشود تعلق دارد ازجمله نازککاری، آجرچینی دیوارها و…
مطلوب است ضریب طبقات ساختمانی که دارای 5 طبقه بالای طبقه همکف است که مساحت هر طبقه به جز بام برابر 220 مترمربع و برابر طبقه همکف و بام دارای مساحت 180 مترمربع و مساحت طبقه زیر همکف و پارکینگ زیر آن 200 مترمربع است.
حل:
ضریب طبقات باید تا 4 رقم بعد از اعشار محاسبه شوند و چنانچه رقم پنجم زیر 5 باشد حذف شود و اگر بیشتر از 5 بود یک رقم به رقم چهارم اضافه شود بنابراین ضریب طبقات در اینجا برابر است با:
P = 1.02
اگر در حین انجام کار کارفرما تصمیم بگیرد که بجای ساختمان 10 طبقه آن را 9 طبقه بسازد تکلیف ضریب طبقات چیست؟
3.6. ضریب ارتفاع
این ضریب تا فهرستبهای سال 1388 قابلاستفاده بود و از فهرستبهای سال 1388 به بعد حذف گردید. فهرستبها برای کار در ارتفاعات بیشتر از 5، 3 متر ضریبی تحت عنوان ضریب ارتفاع در نظر گرفته است. معمولاً ارتفاع طبقات از 5، 3 متر بیشتر نیست بنابراین طبیعی است برای ساختمانهای با ارتفاع بیشتر از 5، 3 متر و کار در ارتفاع بیشتر نیاز است که پیمانکار تمهیداتی از جمله ایجاد داربست جهت اجرای نماهای خارجی میاندیشد. کار در ارتفاعات بالاتر افت مصالح بیشتر و سختی کار بیشتری دارد که همین باعث بیشتر شدن دستمزد کارگرها نیز خواهد شد.
فرمول محاسبه این ضریب بهصورت زیر است که البته دیگر استفادهای ندارد:
برای 5، 3m10 >H> m:
برای m10 <H:
Q: ضریب طبقات
H: عبارت است از تراز طبقه از تراز کف طبقه مربوطه تا تراز کف طبقهبالایی. در ساختمانهای شیبدار، متوسط ارتفاع خطالرأس شیب و ارتفاعی که شیب آغاز میشود، از تراز کف طبقه، ملاک عمل خواهد بود.
اما سؤالی که اینجا ایجاد میشود این است که تکلیف ضریب ارتفاع برای فهارست بهای بعد از 1388 چه میشود؟
در جواب این سؤال باید گفت که در فصولی مانند فصول 5 و 6 فهرستبها که مربوط به قالببندی چوبی و فلزی است خود فهرستبها برای ارتفاعات بیشتر از 5، 3 متر اضافه بها در نظر گرفته است و درواقع مترور با استفاده از این آیتمها بهصورت غیرمستقیم از ضریب ارتفاع بهره برده است. پیشنهاد میشود حتماً برای درک بهتر به خلاصه فصول 5 و 6 فهرستبهای ابنیه رجوع کنید.
اما برای فصولی که این اثر در آنها دیده نشده است مانند فصل چهارم فهرستبهای 1399 ابنیه که مربوط به عملیات بنایی با سنگ است اگر برفرض پیمانکار بخواهد نمای بیرونی ساختمان را سنگ کند باید چگونه اثر ضریب ارتفاع را در قیمت نهایی خود ببیند؟ در جواب باید دو حالت را بررسی کرد.
حالت الف) برای نماسازی ساختمان بیش از 5، 3 متر باید از ردیفهای پیوست 4 فهرستبهای ابنیه (تجهیز و برچیدن کارگاه) و قیمت ایجاد داربست استفاده کنیم.
حالت ب) در مورد کارهای داخل ساختمان برای ارتفاع بالاتر از 5، 3 متر پیمانکار باید آن را در پیشنهاد قیمت یعنی قبل از عقد قرارداد ببیند تا ضریب پیمان افزایش یابد و غیرمستقیم ضریب ارتفاع لحاظ شده باشد.
در آخر اگر بخواهیم تفاوت بین ضریب ارتفاع و ضریب طبقات را شرح دهیم باید گفت که ضریب طبقات شامل حال تمام کارهایی که درون ساختمان و طبقات انجام میشود، است فارغ از ارتفاع طبقه، اما ضریب ارتفاع مشمول کارهایی که در ارتفاع و فضای باز انجام میشود مثل همین سنگکاری نمای ساختمان که نیاز به داربست دارد.
4.6. ضریب پیمان
یکی از کاربردهای متره در زمان قبل از انعقاد پیمان بین کارفرما و پیمانکار است. کارفرما قبل از برگزاری مناقصه، توسط گروه مترور خود، برآورد هزینه کل پروژه را انجام میدهد و قیمتی تحت عنوان هزینه اجرای کار را به دست میآورد و در زمان مناقصه آن را به اطلاع پیمانکاران میرساند. پیمانکار باید در مدت تعیینشده توسط کارفرما بهوسیله نقشههای اجرایی که در اختیارش قرار میگیرد، بهوسیله گروه مترور خود، برآورد خود را از پروژه تحت عنوان قیمت پیشنهادی در پاکت پیشنهاد قیمت تسلیم کارفرما کند.
اگر پیشنهاد قیمت پیمانکار مورد قبول کارفرما بود و پیمانکار برنده مناقصه شد، اولین ضریبی که پیمانکار باید آن را در محاسبات خود بکار گیرد در اینجا مشخص میشود. از حاصل تقسیم قیمت پیشنهادی پیمانکار بر قیمت اجرای کار (محاسبه شده توسط کارفرما) ضریبی به دست میآید تحت عنوان ضریب پیمان.
اگر این ضریب بزرگتر از 1 باشد در اصطلاح میگویند پیمانکار پیشنهاد افزایش قیمت داده است و به آن ضریب پلوس گویند. اگر این ضریب کوچکتر از 1 باشد در
اصطلاح میگویند پیمانکار تخفیف داده است و به آن ضریب مینوس گویند، و درنهایت اگر عدد بهدستآمده 1 باشد، در اصطلاح میگویند پیمانکار پیشنهاد قیمت نت
(Net) داده است. به این ضریب، ضریب پیشنهادی کل نیز گفته میشود.
اما نکتهای که در محاسبه ضریب پیمان باید به آن توجه شود این است که در هنگام برآورد برای پیشنهاد قیمت توسط مترور، ضرایب منطقه و بالاسری و ارتفاع و طبقات مشخص است و مترور باید این ضرایب را در برآورد خود وارد کند تا قیمت واقعی کار به دست آید. در واقع ضریب پیمان به کمک این ضرایب محاسبه میشود.
پیشنهاد میشود برای نحوه محاسبه ضریب پیمان در قالب یک مثال نسبتاً کامل به دستورالعمل “نحوه پیشنهاد قیمت از سوی پیمانکاران به تفکیک فصلهای فهرستبها” رجوع نمایید.
5.6. ضریب پیشنهادی جزء (ضریب فصل)
اما ضریب فصل در صورتوضعیت چیست؟ قبل از انعقاد قرارداد و جهت پیشنهاد قیمت، پیمانکار هنگام متره و برآورد طبق نقشههای اجرایی با بهرهگیری از فهرستبها، برگهای تنظیم میکند که در آن قیمتهای پیشنهادی هر فصل فهرستبها نوشتهشده است. اگر این قیمت را بر قیمت محاسبه شده برای هر فصل توسط کارفرما تقسیم کنیم، ضریبی تحت عنوان ضریب پیشنهادی جزء یا ضریب فصل به دست میآید.
در ادامه نمونه جدول ارائه ضریب پیشنهادی جز آورده شده است.
همانطور که مشاهده میکنید اقلام پایه و غیر پایه (ستارهدار) به تفکیک آورده شده است و درنهایت با یکدیگر جمع شدهاند. در آخر ضرایب صعوبت کار در ارتفاع و طبقات و ضریب منطقه (در جدول بالا و برای شهر کاشان، ضریب منطقه برای ابنیه 1 است) و ضریب بالاسری (در ادامه به آن میپردازیم) در مقدار مبلغ محاسبه شده ضرب شدهاند.
همانطور که مشاهده میکنید با تقسیم اعداد پیشنهادی برای هر فصل توسط پیمانکار (ستون شماره 5) بر اعداد پیشنهادی برای هر فصل توسط کارفرما (ستون شماره 4)، ضریب پیشنهادی جزء برای هر فصل به دست میآید.
6.6. ضریب بالاسری
این ضریب به دلیل هزینههای غیرمستقیمی است که پیمانکار اجباراً باید پرداخت کند و امکان اختصاص آیتم خاصی برای آن در فهرستبها وجود ندارد. این ضریب در قیمت محاسبه شده پیمانکار ضرب خواهد شد. در واقع این ضریب، هزینههای پنهان و پشت پردههای که آنالیزیهای فهرستبها (که توسط سازمان برنامهوبودجه محاسبه و تهیه میشود) آن را ندیده است، آشکار میکند.
این هزینه به دو دستهٔ هزینه بالاسری عمومی و هزینه بالاسری کار تفکیک میشود.
1.6.6. هزینه بالاسری عمومی
این نوع از هزینه شامل هزینههایی است که نمیتوان آنها را به کار مشخصی مربوط دانست و در تمامی پروژههای شرکت پیمانکار مشترک است. مانند:
1-هزینه نگهداری دفتر مرکزی
2-هزینه آب و برق و سوخت دفتر مرکزی
هزینه پذیرایی و آبدارخانه دفتر مرکزی
هزینه فتوکپی و چاپ نقشه دفتر مرکزی و…
2.6.6. هزینه بالاسری کار
این نوع از هزینه شامل هزینههایی است که میتوان آنها را به کار مشخصی مربوط دانست. به این معنا که مختص یک پروژه بوده و هزینههای آن دخالتی در دیگر پروژههای شرکت پیمانکار ندارد. مانند:
1- هزینه مالیات
2-هزینه صندوق کارآموزی
3-هزینه ضمانتنامه انجام تعهدات
4-سود پیمانکار و…
همه این هزینهها با ضرب یک ضریب به اسم ضریب بالاسری در قیمت نهایی پروژه، جبران میشوند. طبق دستورالعمل کاربرد فهرستبهای ابنیه سال 1398 مقدار این ضریب برای کارهای عمرانی و غیر عمرانی بهصورت زیر است.
اما اگر بخواهیم کمی دقیق بشویم سرنوشت هر پروژه به هزینه بالاسری آن وابسته است.
مثلاً ممکن است در زمانی شرکت پیمانکار فقط یک پروژه در دست اجرا داشته باشد، بنابراین هزینه دفتر فنی کلاً از آن تأمین میشود یا ممکن است شرکت چندین پروژه را در دستور کار داشته باشد که مسلماً سهم هر پروژه به نسبت کمتر خواهد شد. همچنین ممکن است یک شرکت پیمانکار تنها به یک رئیس کارگاه و یک مهندس اجرا نیاز داشته باشد یا ممکن است شرکت بزرگ پیمانکاری باشد و به رئیس کارگاه، دفتر فنی، امور قراردادها، کنترل پروژه و… نیاز داشته باشد.
به همین علت میتوان گفت اعلام یک ضریب ثابت برای کارهای عمرانی و غیرعمرانی از طریق صدور بخشنامه، امری غیرکارشناسی بوده و قطعاً یکی از طرفین پیمان تحتتأثیر این ضریب قرار خواهند گرفت؛ بنابراین باید برای واقعیتر نمودن این ضریب تمهیداتی جدی در نظر گرفته شود تا ضرر کمتری دامن پیمانکار یا کارفرما را بگیرد.
در ادامه نحوه آنالیز محاسبه ضریب بالاسری آورده شده است البته ممکن است با تغییر قوانین یا برای پروژههای خاص این محاسبات و اعداد تغییر کنند.
3.6.6. آنالیز هزینه بالاسری طرح های عمرانی از طریق مناقصه
در جدول زیر سهم هر قسمت بهصورت جداگانه و درصدی از هزینه کل کار بیان شده است. دقت داشته باشید که این مقادیر با آنالیز قیمت هزینههای مختلفی که بهعنوان بالاسری برعهده پیمانکار است، به دست آمده است.
بنابراین ضریب بالاسری طرح عمرانی از طریق مناقصه برابر است با:
7.6. ضریب تجهیز و برچیدن کارگاه
در اینجا قصد داریم با مسئله پرداختی آن و ضریب موردنیاز آنکه یک مترور باید از آن برای برآورد بهره گیرد، آشنا شویم.
در پیوست 4 فهرستبها توضیحات کامل برای نحوه تجهیز و برچیدن کارگاه آمده است. مترور باید تمامی هزینههایی که برای تجهیز و درنهایت پس از تحویل پروژه،برچیدن آن، نیاز است را در جدولی لیست کرده و در محاسبات به کار گیرد.
در ادامه قسمتی از جدول پیوست 4 فهرستبها ابنیه سال 1399 (که در آن آیتمها باقیمت مقطوع و البته بدون قیمت است) آورده شده است. استفاده از واحد مقطوع به این علت است که قیمت هر یک از آیتمهای این جدول با آنالیزبها بوسیله مهندس مشاور محاسبه شده است و نمیتوان واحد مشخصی را برای عملیات مربوط در نظرگرفت.
اما اگر بخواهیم از ضریب پرداختی کارفرما به پیمانکار طبق فهرستبها برای تجهیز و برچیدن کارگاه آگاه شویم به پیوست 4 فهرستبهای ابنیه 1399 مراجعه میکنیم.
همانطور که گفته شد مترور موارد مربوط به تجهیز و برچیدن کارگاه را در جدولی با قیمت مقطوع لیست میکند که این موارد دارای شماره آیتم هستند. همانطور که دربند 17-2 پیوست 4 فهرستبهای ابنیه 1399 مشاهده میکنید، گفته شده که پس از جمع مبالغ تمام موارد مربوط به تجهیز و برچیدن کارگاه و کسر موارد 420301 تا 420303 و 421001 تا 421104 و 420104 (که جمع این آیتمها مقدار زیادی میتواند باشد)، نباید از 4 درصد هزینه اجرای کار بیشتر باشد.
البته این بهمنظور سقف هزینه تجهیز و برچیدن کارگاه نیست؛ زیرا حجم زیادی از آیتمها از آن کسر میشود؛ بنابراین سقف هزینه تجهیز و برچیدن کارگاه میتواند از 4 درصد بیشتر یا کمتر باشد.
در مواردی که در قرارداد ذکر شود که هزینه تجهیز و برچیدن کارگاه 4 درصد مبلغ پیمان است دیگر نمیتوان ادعای بیشتری داشت. به عبارتی اگر شما با کارفرما به توافق 4 درصدی رسیدید ولی پس از تجهیز کارگاه متوجه شدید که هزینههایی بیشتری را پرداخت کردهاید دیگر نمیتوانید ادعایی در رابطه با این بند از قرارداد داشته باشید.
اما هزینه هریک از ردیفهای تجهیز و برچیدن کارگاه که در جدول آمده است، بهتناسب پیشرفت عملیات، مربوط به همان ردیف تجهیز و برچیدن کارگاه، محاسبه میشود و در صورتوضعیت لحاظ میشود.
به یاد داشته باشید که طور معمول هزینههای تجهیز و برچیدن کارگاه چیزی بین 5، 2 تا 4 درصد است که پس از اعمال ضریب پیمان قابل پرداخت است.
آیا در ردیف های تجهیز و برچیدن کارگاه میتوان ردیف ستارهدار آورد؟ برای جواب به بند 2-1 فصل تجهیز و برچیدن کارگاه فهرستبهای ابنیه 1399 رجوع میکنیم.
8.6. ضریب صعوبت کار
دربند 4-2 و 4-3 در مورد ضرایب طبقات و ارتفاع صحبت کردیم که به دلیل سختی کار در ارتفاع و طبقات بر اساس فرمول هایی این ضریب محاسبه میشوند. اما در برخی پروژههای خاص به دلیل سختی کار در مواردی مانند تونل یا ترافیک یا معادن ضریبی تحت عنوان ضریب صعوبت کار در نظر میگیرند تا جبران خسارت پیمانکار ناشی از افت و کندی کار و راندمان کار باشد.
به عنوان نمونه فرض کنید پیمانکار یک پروژه انتقال خطوط آب هستید. زمینهای انتقال آب دارای شیبی بیش از 7 درصد است. به دلیل سختی کار جهت انتقال لوله در این شرایط فهرستبهای رشته خطوط انتقال آب ضریب 12، 1 را در نظر میگیرد.
9.6. ضریب مصالح پایکار
ضریبی که مترور باید از آن برای تنظیم صورتوضعیتهای خود در خصوص مصالح پایکار استفاده کند چیست؟ برای جواب این سؤال به فهرستبهای ابنیه سال 1399 رجوع میکنیم.
همانطور که مشاهده میکنید این ضریب 7،0 است و جهت تقویت بنیه پیمانکار این مقدار از هزینه تجهیز و برچیدن کارگاه، پرداخت میشود. به طور مثال فرض کنید که شما بهعنوان پیمانکار 10 تن آجرفشاری سفارش دادهاید و پایکار تخلیه کردهاید، مترور در صورتوضعیت خود باید ضریب 7، 0 و ضریب منطقه و بالاسری و ضریب پیمان را در مقدار برآوردی این مصالح ضرب کند. دلیل عدم استفاده از ضرایب ارتفاع و طبقه این است که این مصالح در پایکار تخلیه میشوند نه در ارتفاع!
سؤالی که شاید در ذهن ایجاد شود این است که پیمانکار یکبار هزینه مصالح پایکار (در اینجا آجرفشاری) با ضریب 7، 0 از کارفرما دریافت میکند یکبار هم از آیتم فهرستبها هزینه اجرای دیوار با آجر فشاری (که در بهای واحد فهرستبها هزینه مصالح دیده شده است)، در اینصورت پیمانکار دو بار هزینه مصالح را دریافت میکند. تکلیف چیست؟ کارفرما ضرر میکند؟ برای رسیدن به این جواب در ادامه در قسمت تجمعی بودن برآورد صورتوضعیت به این موضوع میپردازیم.
10.6. ضریب تعدیل
تعدیل در لغت به معنای معتدل کردن یا تقسیم از روی عدل است. ضریب تعدیل در پروژههای عمرانی بعد از تهیه صورتوضعیت و تأیید نهایی کارفرما کاربرد پیدا میکند. در واقع بعد از نهاییشدن صورتوضعیت باید دفترچهای تحت عنوان دفترچه تعدیل صورتوضعیت توسط مترور تهیه و ارائه شود.
آنچه در این دفترچه مهم است و باید محاسبه شود ضریب تعدیل است. این ضریب برای جبران خسارت وارد بر پیمانکار ناشی از افتوخیز قیمتهای مصالح و دستمزد کارگرها و ماشینآلات (تورم موجود در بازار) مورداستفاده قرار میگیرد. موضوع تعدیل و ضریب تعدیل بسیار گسترده است.
نحوه اعمال ضرایب در صورتوضعیت
بهتر است بگوییم زمان استفاده از ضرایب چه موقع است؟ از این ضرایب یکبار قبل از انعقاد پیمان و یکبار بعد از آن استفاده میشود.
قبل از انعقاد قرارداد، کارفرما توسط گروه مترور خود پروژه موردنظر را متره و مقادیر هر فصل را برآورد میکند. اما اگر شما در گروه مترور پیمانکار مشغول به فعالیت هستید بایستی برای ارائه پیشنهاد قیمت پس از متره کردن نقشههای اجرایی و برآورد فصلی از ضرایبی که توضیح داده شد (باتوجهبه نیاز و صلاحدید پیمانکار)، استفاده کنید.
فرض کنید در یک پروژه بایستی از فهرستبهای ابنیه و تأسیسات مکانیکی و برقی استفاده شود و ضریب ارتفاع، ضریب منطقه، ضریب طبقات و ضریب بالاسری محاسبه شدهاند. پس از محاسبه مجموع مقادیر کارکرد فصول مربوط به هر فهرستبها و مقدار تجهیز و برچیدن کارگاه، ضرایب وارد عمل میشوند. تنها ضریبی که باید
قبل از محاسبه برآورد فصول اعمال شود ضریب ارتفاع است، زیرا ممکن است در فصل مربوطه آیتمی وجود داشته باشد که شامل ضریب ارتفاع شود مثل سنگکاری
در ارتفاع بنابراین بایستی قبل از جمع قیمت آیتمها و محاسبه کارکرد فصل، ضریب ارتفاع را در آیتم مربوطه لحاظ کرد؛ چون بعد از محاسبه کارکرد فصل، به دلیل جمعشدن آیتمهای مشمول و غیرمشمول ضریب ارتفاع، قابلاعمال شدن نیست؛ بنابراین تکلیف ضریب ارتفاع در دل آیتمها (قبل از جمع مقادیر فصول) مشخص میشود.
اما تکلیف ضرایب طبقات و بالاسری و منطقه چیست؟
ضرایب بالا که از جداول مربوطه و فرمول ارائه شده یا محاسبه شده در مرحله ارائه پیشنهاد قیمت توسط پیمانکار به دست میآیند بهصورت پیدرپی در یکدیگر ضرب میشوند و درنهایت درمجموع قیمت برآورد فصول همهٔ فهارست بهای موردنیازِ پیمان ضرب میشوند. درنهایت مقدار محاسبه شده توسط پیمانکار بر مقدار محاسبه شده
توسط کارفرما تقسیم میشود و ضریب پیمان یا ضریب پیشنهادی کل محاسبه میشود. از این ضریب پیمان، پس از عقد پیمان در صورتوضعیتها استفاده خواهد شد.
ضریب تجهیز و برچیدن کارگاه نیز در زمان پیشنهاد قیمت محاسبه شده و پس از عقد قرارداد مترور در صورتوضعیتها از آن استفاده میکند.
اما این ضرایب پس از عقد قرارداد کجا مورداستفاده هستند؟ پس از اینکه صورتوضعیت توسط مترور تنظیم شد و قیمت کارهای انجامشده در مدت یک دوره بهصورت فصلبهفصل باتوجهبه فهرستبها در قالب برگه خلاصه مالی فصول (که پیشتر دررابطهبا آن توضیحاتی ارائه شد) تهیه شد، مترور باید در زمان تنظیم برگه خلاصه مالی فصول، این ضرایب را لحاظ کند. اما چگونه؟
مترور پس از تنظیم برگه مالی فصول، قیمت کارکرد هر فصل را به طور جداگانه در اختیار دارد که این قیمتها مشمول ضرایب مختلفی میشوند. برای اعمال ضریب ارتفاع همانند زمان پیشنهاد قیمت (قبل از عقد قرارداد و اجرای پروژه که پیمانکار باید قیمت برآوردی خود را تسلیم کارفرما کند) رفتار میشود.
ضرایب طبقات، منطقه و بالاسری نیز بهصورت پیدرپی در یکدیگر ضرب میشوند و نهایت در قیمت برآورد فصل مربوطه ضرب خواهد شد. سؤالی که ایجاد میشود این است که به مبلغ مقطوع تجهیز و برچیدن کارگاه، در صورتوضعیتها چه ضریبی تعلق میگیرد؟
در زمان برآورد و پیشنهاد قیمت، ضریبی که برای محاسبه مبلغ کل تجهیز کارگاه در نظر گرفته میشود، طبق بند 2-1 پیوست 4 فهرستبهای ابنیه 1399، ضریب بالاسری است.
اما در زمان تهیه صورتوضعیت تنها ضریبی که باید مورداستفاده قرار گیرد ضریب پیمان است که این موضوع دربند 4-2 پیوست 4 فهرستبهای ابنیه 1399 نیز اشارهشده است (سایر ضرایب همانطور که گفته شد در هر آیتم و یا فصل مربوطه به صورت جداگانه ضرب میشوند). دقت داشته باشید که ضریب بالاسری به مبلغ مقطوع تجهیز و برچیدن کارگاه، اعمال نمیشود زیرا این ضریب در دل این قیمتها لحاظ شده است.
ضرایبی که باید در مقدار برآورد مصالح پایکار اعمال شود، عبارت اند از ضریب 7، 0 (طبق بند 5 پیوست 1 فهرستبهای ابنیه 1399) و ضرایب بالاسری و پیمان و منطقه که بهصورت پیدرپی در یکدیگر ضرب میشوند.
اما تکلیف ضرایب جزء چه میشود؟
صورتوضعیت تجمعی چیست؟
منظور از تجمعی بودن صورتوضعیت، صورتوضعیتهای تهیه شده توسط مترور بهصورت تجمعی است به این معنا که صورتوضعیت هر ماه مقادیر کارهای انجام شده از ابتدای پروژه تا آن تاریخ است. اما اینکه صورتوضعیت باید تجمعی باشد از کجا برگرفته شده است؟ به ماده 37 شرایط عمومی پیمان رجوع میکنیم. متن آن به شرح زیر است:
همانطور که مشاهده میکنید به استناد به این بند از شرایط عمومی پیمان میتوان به این موضوع پی برد که مترور باید در پایان هرماه صورتوضعیت کارهای انجام شده تا آن تاریخ را تهیه و تنظیم کند و این به معنای تجمعی بودن صورتوضعیت است.
اگر بخواهیم کمی بیشتر به این موضوع بپردازیم با یک مثال بحث را ادامه میدهیم. فرض کنید در یک پروژه پیمانکار برای شروع عملیات اجرایی خود به مقادیر موردنیاز بهعنوانمثال یک تن شن، ماسه و سیمان تهیه کرده و در کارگاه نگهداری میکند. مقدار برآوردی این مصالح 100 ریال است. در ماه اول کار خود، پیمانکار تنها مصالح پای کار دارد و مترور مقدار برآوردی خود(100 ریال) را در صورتوضعیت شماره 1 وارد میکند. پس از تأیید کارفرما پیمانکار 100 ریال خود را از مصالح پای کار دریافت میکند.
در ماه دوم، پیمانکار این مصالح را به بتن تبدیل میکند و در فونداسیون خود به کار میگیرد؛ بنابراین پیمانکار در ماه دوم مصالح پایکار ندارد و مترور باید در صورتوضعیت شماره 2 مقدار مصالح پایکار را صفر لحاظ کند و در عوض مقدار برآوردی اجرای عملیات بتنریزی را از آیتم مربوط به خود دریافت کند (فرض کنید مقدار برآوردی 250 ریال است)، اگر به آیتمهای بتنریزی فصل 8 فهرستبها رجوع کنیم در شرح آیتمها (تصویر زیر) بیان شده است تهیه و اجرای بتن به این معنا که پیمانکار ابتدا باید مصالح بتن را تهیه کند (که همان مصالح پایکار محسوب میشود) سپس با تهیه بتن و اجرای عملیات میتواند از این آیتم استفاده کند. در واقع قیمت مصالح بتن در این آیتم دیده شده است.
پس پیمانکار در صورتوضعیت شماره 2 در حقیقت مبلغ عملیات اجرای بتن را از کارفرما دریافت میکند و چون مبلغ مصالح پای کار صفر است در نتیجه مقدار برآوردی کل در صورتوضعیت شماره 2 برابر 250 ریال است که پیمانکار مقدار 150 = 100-250 ریال را از کارفرما دریافت میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری
در این مقاله سعی کردیم به طور کامل به ابعاد مختلف صورتوضعیت و انواع مختلف آن در پروژههای عمرانی بپردازیم و با ارائه مثالهای مختلف، تمامی ابهامات موجود در این زمینه را برطرف نمایید.
سلام و عرض ادب
خیلی کامل و دقیق بود
سلام و احترام
موفق باشید
سلام
تاریخ خاتمه کار ، آیا همان تاریخ تحویل موقت می باشد؟
یعنی برای محاسبه تاخیرات پروژه، ملاک فاصله دو تاریخ تحویل زمین تا تاریخ تحویل موقت می باشد؟
با سلام و احترام
در صورتی که قرارداد بر مبنای نشریه 4311 سازمان برنامه و بودجه (پرکاربردترین نوع شرایط عمومی پیمان) منعقد گردیده باشد:
طبق بند “ج” ماده 4 موافقتنامه، تاریخ شروع کار، تاریخ نخستین صورتجلسه تحویل کارگاه است که مفاد آن در ماده 28 شرایط عمومی ذکر گردیده است
و تاریخ خاتمه پیمان، مدت درج شده در بند “ب” ماده 4 موافقتنامه (مدت پیمان) بعلاوه تاریخ شروع کار (تاریخ صورتجلسه تحویل کارگاه) میباشد
اگر تاریخ تحویل موقت پیش از تاریخ فوق باشد، مشمول تحویل پیش از موعد (ماده 50)، و اگر بعد از تاریخ فوق باشد مشمول تاخیر خواهد بود